شاید انسان تنها موجودی باشد که خواب نما می شود و در هنگام خوابیدن رویا می بیند. در آیات قرآنی برای خواب نما شدن انسان واژگان و تعابیری بیان شده که توجه به آن ها برای فهم و اهمیت و ارزش آن می تواند بسیار مفید و کارساز باشد. از جمله واژگانی که در این باره در قرآن به کار رفته عبارتند از:
1. رویا: خداوند می فرماید: وَإِذْ قُلْنَا لَکَ إِنَّ رَبَّکَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤیَا الَّتِی أَرَیْنَاکَ إِلاَّ فِتْنَةً لِّلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی القُرْآنِ وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا یَزِیدُهُمْ إِلاَّ طُغْیَانًا کَبِیرًا؛ و [یاد کن] هنگامى را که به تو گفتیم: «به راستى پروردگارت بر مردم احاطه دارد.» و آن رؤیایى را که به تو نمایاندیم، و [نیز] آن درخت لعنت شده در قرآن را جز براى آزمایش مردم قرار ندادیم و ما آنان را بیم مىدهیم، ولى جز بر طغیان بیشتر آنها نمىافزاید.(اسراء، آیه 60) و نیز می فرماید: قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیَا إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ؛ رؤیا [ى خود] را حقیقت بخشیدى. ما نیکوکاران را چنین پاداش مىدهیم.(صافات، آیه 105) و نیز می فرماید: لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْیَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِن شَاء اللَّهُ آمِنِینَ مُحَلِّقِینَ رُؤُوسَکُمْ وَمُقَصِّرِینَ لَا تَخَافُونَ فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِن دُونِ ذَلِکَ فَتْحًا قَرِیبًا؛ حقّاً خدا رؤیاى پیامبر خود را تحقّق بخشید [که دیده بود:] شما بدون شک، به خواست خدا در حالى که سر تراشیده و موى [و ناخن] کوتاه کردهاید، با خاطرى آسوده در مسجد الحرام درخواهید آمد. خدا آنچه را که نمىدانستید دانست، و غیر از این، پیروزى نزدیکى [براى شما] قرار داد.(فتح، آیه 27) و نیز می فرماید: قَالَ یَا بُنَیَّ لاَ تَقْصُصْ رُؤْیَاکَ عَلَى إِخْوَتِکَ فَیَکِیدُواْ لَکَ کَیْدًا إِنَّ الشَّیْطَانَ لِلإِنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِینٌ؛ [یعقوب] گفت: «اى پسرک من، خوابت را براى برادرانت حکایت مکن که براى تو نیرنگى مىاندیشند، زیرا شیطان براى آدمى دشمنى آشکار است.(یوسف، آیه 5) و نیز می فرماید: وَقَالَ الْمَلِکُ إِنِّی أَرَى سَبْعَ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ یَأْکُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعَ سُنبُلاَتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ یَابِسَاتٍ یَا أَیُّهَا الْمَلأُ أَفْتُونِی فِی رُؤْیَایَ إِن کُنتُمْ لِلرُّؤْیَا تَعْبُرُونَ؛ و پادشاه [مصر] گفت: «من [در خواب] دیدم هفت گاو فربه است که هفت [گاو] لاغر آنها را مىخورند، و هفت خوشه سبز و [هفت خوشه] خشگیده دیگر. اى سران قوم، اگر خواب تعبیر مىکنید، در باره خواب من، به من نظر دهید.»(یوسف، آیه 43) و نیز می فرماید: وَرَفَعَ أَبَوَیْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّواْ لَهُ سُجَّدًا وَقَالَ یَا أَبَتِ هَـذَا تَأْوِیلُ رُؤْیَایَ مِن قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّی حَقًّا وَقَدْ أَحْسَنَ بَی إِذْ أَخْرَجَنِی مِنَ السِّجْنِ وَجَاء بِکُم مِّنَ الْبَدْوِ مِن بَعْدِ أَن نَّزغَ الشَّیْطَانُ بَیْنِی وَبَیْنَ إِخْوَتِی إِنَّ رَبِّی لَطِیفٌ لِّمَا یَشَاء إِنَّهُ هُوَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ؛ و پدر و مادرش را به تخت برنشانید، و [همه آنان] پیش او به سجده درافتادند، و [یوسف] گفت: «اى پدر، این است تعبیر خواب پیشین من، به یقین، پروردگارم آن را راست گردانید و به من احسان کرد آن گاه که مرا از زندان خارج ساخت و شما را از بیابان [کنعان به مصر] باز آورد- پس از آنکه شیطان میان من و برادرانم را به هم زد- بىگمان، پروردگار من نسبت به آنچه بخواهد صاحب لطف است، زیرا که او داناى حکیم است.»(یوسف، آیه 100)
2. رویت و دیدن در خواب: در قرآن برای خواب نما شدن تعبیر «أَرَى فِی الْمَنَامِ» رویت و دیدن در خواب آمده است: فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْیَ قَالَ یَا بُنَیَّ إِنِّی أَرَى فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ یَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِینَ؛ و وقتى با او به جایگاه «سَعْى» رسید، گفت: «اى پسرک من! من در خواب [چنین] مىبینم که تو را سر مىبُرَم، پس ببین چه به نظرت مىآید؟» گفت: «اى پدر من! آنچه را مأمورى بکن. ان شاء اللَّه مرا از شکیبایان خواهى یافت.»(صافات، آیه 102)
3. دیدن و رویت: إِذْ قَالَ یُوسُفُ لِأَبِیهِ یَا أَبتِ إِنِّی رَأَیْتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوْکَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَیْتُهُمْ لِی سَاجِدِینَ؛ [یاد کن] زمانى را که یوسف به پدرش گفت: «اى پدر، من [در خواب] یازده ستاره را با خورشید و ماه دیدم. دیدم [آنها] براى من سجده مىکنند.»(یوسف، آیه 4) ولی با استفاده از آیه 5 معلوم می شود که مراد از دیدن همان خواب دیدن و رویا است. همین عبارت در آیه 43 سوره یوسف بیان می شود ولی در همان آیه با تعبیر از رویا معلوم می شود که مراد از دیدن همان رویا است. در آیه 31 سوره یوسف از رویت با عنوان ارانی تعبیر شده که به معنای نمایاندن است.
4. الاحلام: قَالُواْ أَضْغَاثُ أَحْلاَمٍ وَمَا نَحْنُ بِتَأْوِیلِ الأَحْلاَمِ بِعَالِمِینَ؛ گفتند: «خوابهایى است پریشان و دسته دسته، و ما به تاویل و تعبیر خوابهاى آشفته دانا نیستیم.»(یوسف، آیه 44) واژه الاحلام جمع حلم است. این واژه در عربی به چیزی برآمده از پوست مانند نوک پستان و کرم بر آمده از پوست اطلاق می شود. سپس به بردباری و تحمل شدید در برابر فشار بر محور عقلانیت اطلاق شد ؛ زیرا می تواند دردهای شدید را تحمل کند و هیجانات او را به کارهای عاطفی و غیر عقلانی سوق ندهد؛ فردی که خواب می بیند ؛ نیز به سبب فشاری که بر بدن او وارد می شود، حلیم می گویند و متحلم آن است که در خواب جنب شود و چیزی از وی خارج شود همان گونه که کرم از زیر پوست خارج می شود. پس به هر خواب و رویایی حلم و احلام گفته نمی شود، بلکه خواب و رویایی است که آثار آن در بدن آشکار شود و موجب ترس یا شادی و یا جنابت و آنان شود و آثاری به جا گذارد. از همین روست که در آیات قرآنی ، از خواب پیامبران به رویا و رویت یاد شده است که تعبیر از دیدن و رویت است.
5. احادیث: وَیُعَلِّمُکَ مِن تَأْوِیلِ الأَحَادِیثِ؛ و از تاویل و تعبیر خوابها به تو مىآموزد.(یوسف، آیه 6 و نیز یوسف، آیه 21) امین الاسلام طبرسی می نویسد: «احادیث»: این واژه جمع حدیث مىباشد که به مفهوم بیان یک رویداد و یا ماجراست، و از آنجایى که انسان خواب خویشتن را براى دیگران باز مىگوید، به طور کنایه در مورد خواب به کار مىرود.(مجمع البیان، ذیل آیه)
با نگاهی به این آیات دانسته می شود که برای خواب نما شدن و خواب دیدن دو اصطلاح و تعبیر اصلی وجود دارد که همان رویا و رویت در خواب است. واژه رویا از ریشه رویت و دیدن است. پس از نظر آموزه های قرآنی، آن چه انسان در خواب می بیند از مصادیق دیدن و رویت است که البته با چشم ظاهری چنین دیدن و رویتی انجام نمی گیرد؛ بلکه باید آن را از مصادیق رویت باطنی با چشم دل و باطن دانست؛ همان طوری که عوالم غیب را انسان با چشم باطنی می بیند و در آیات قرآنی از آن به رویت تعبیر شده است.(تکاثر، آیات 5 و 7) خداوند درباره رویت ملکوت از سوی ابراهیم(ع) که به ارایه و نمایاندن خداوند شدنی شده است می فرماید: وَکَذَلِکَ نُرِی إِبْرَاهِیمَ مَلَکُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ؛ و این گونه، ملکوت آسمانها و زمین را به ابراهیم نمایاندیم تا از جمله یقینکنندگان باشد.(انعام، آیه 75)
از نظر قرآن، این دیدن و رویت که در خواب اتفاق می افتد بر خلاف رویت در بیداری که برای حضرت ابراهیم (ع) نسبت به ملکوت اتفاق افتاده، نیازمند تعبیر و تصدیق و تاویل است.
در حقیقت تعابیری در قرآن نسبت به رویا و رویت در خواب بیان شده که باید به آن ها نیز توجه شود تا درک درستی از حقیقت خواب داشته باشیم. این تعابیر عبارتند از:
1. عبور و تعبیر: أَفْتُونِی فِی رُؤْیَایَ إِن کُنتُمْ لِلرُّؤْیَا تَعْبُرُونَ؛ اگر برای خواب عبور مىکنید، در باره خواب من، به من نظر دهید.»(یوسف، آیه 43) واژه عبور به معنای گذر کردن از ظاهر است. به کلام روشن، اشک و سرشک و پند نیز عبرت می گویند؛ چنان که مکان کم عمق رود که قابل گذر است، معبر می گویند. فتوا و افتا به معنای نظر جدید و تازه و تازه جوانه زده است. در عربی و فارسی تعبیر خواب و رویا به معنای عبور از ظاهر خواب و تبیین و روشن کردن حقیقتی است که باطن آن را شکل می دهد.
2. تاویل: وَقَالَ یَا أَبَتِ هَـذَا تَأْوِیلُ رُؤْیَایَ مِن قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّی حَقًّا؛ گفت: «اى پدر، این است تعبیر خواب پیشین من، به یقین، پروردگارم آن را راست گردانید. (یوسف، آیه 100؛ و نگاه کنید: یوسف، آیه 44) واژه تاویل از اول به معنای بازگردان است. در حقیقت کسی که تاویل رویا می کند، آن ظاهر را به حقیقت آن باز می گرداند، چنان که راسخون در علم متشابهات را به محکمات و ام الکتاب باز می گردند و حقیقت را آشکار می سازند. امین الاسلام طبرسی می نویسد: این واژه در اصل به مفهوم باز گرداندن چیزى به معناى نهانى آن است و هر کار یا سخن و یا خوابى که به هدف نهایى برسد، به آن تأویل مىگویند.(مجمع البیان، ذیل آیه 6 سوره یوسف)
3. علم تاویل: قَالُواْ أَضْغَاثُ أَحْلاَمٍ وَمَا نَحْنُ بِتَأْوِیلِ الأَحْلاَمِ بِعَالِمِینَ؛ گفتند: «خوابهایى است پریشان و دسته دسته، و ما به تاویل و تعبیر خوابهاى آشفته دانا نیستیم.»(یوسف، آیه 44) در این آیه سخن از علم تاویل احلام است. پس باید آن را دانشی دانست که زمینه تاویل را فراهم می آورد.
4. صدق: لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْیَا بِالْحَقِّ؛ حقّاً خدا رؤیاى پیامبر خود را صادق و راست کرد. (فتح، آیه 27) واژه صدق در برابر کذب به معنای راست در برابر دروغ است. از همین جا اصطلاح رویای صادق و رویای کاذب مطرح شده است. البته مراد از صدق در این آیه تحقق بخشیدن خارجی دیده ها در رویا در عالم واقع و خارج است چنان که ادامه آیه بر آن دلالت دارد و در ترجمه ها نیز به معنای تحقق بخشیدن آمده است. پس صدق الهی نسبت به رویا به معنای تحقق بخشیدن آن و وقوع خارجی رویا است.
5. تصدیق: قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیَا إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ؛ بدرستى که آن خواب را راست کردى. همانا ما نیکوکاران را چنین پاداش مىدهیم.(صافات، آیه 105) تصدیق از واژه صدق در برابر تکذیب است. تصدیق به معنایی صادق و راست دانستن سخن یا کاری است؛ چنان که تکذیب به معنای دروغ دانستن آن است. پیامبران هماره یک دیگر را تصدیق می کردند و هر کتابی از آن تصدیق کتاب دیگر بوده است.(بقره، آیات 41 و 89 و 91 و 97 و 101 و آیات بسیار دیگر) تصدیق به معنای تحقق بخشیدن و عمل بر اساس مفاد و محتوای رویا است. این دیگر به معنای تاویل نیست؛
6. فتوا: فتوا از واژه فتی به معنای جوان است. نظر و رای جدید را فتوا می گویند چون از ذهن و قلب شخص جوانه می زند و سخنی تازه و جوان بی پیشینه و سابقه است. در آیات قرآنی تعبیر و تاویل خواب به عنوان فتوا دادن یاد شده است.(یوسف، آیات 43 و 41 و 46) حضرت یوسف(ع) تعبیر خواب به عنوان فتوا یاد کرده و فرموده است: یَا صَاحِبَیِ السِّجْنِ أَمَّا أَحَدُکُمَا فَیَسْقِی رَبَّهُ خَمْرًا وَأَمَّا الآخَرُ فَیُصْلَبُ فَتَأْکُلُ الطَّیْرُ مِن رَّأْسِهِ قُضِیَ الأَمْرُ الَّذِی فِیهِ تَسْتَفْتِیَانِ؛ اى دو رفیق زندانیم، اما یکى از شما به آقاى خود باده مىنوشاند، و اما دیگرى به دار آویخته مىشود و پرندگان از [مغز] سرش مىخورند. امرى که شما دو تن از من جویا شدید و طلب فتوا کردید، تحقق یافت.(یوسف، آیه 41)
7. نباء و انباء: وَقَالَ الَّذِی نَجَا مِنْهُمَا وَادَّکَرَ بَعْدَ أُمَّةٍ أَنَاْ أُنَبِّئُکُم بِتَأْوِیلِهِ فَأَرْسِلُونِ ؛ و آن کس از آن دو [زندانى] که نجات یافته و پس از چندى [یوسف را] به خاطر آورده بود گفت: «مرا به [زندان] بفرستید تا شما را از تعبیر آن خبر دهم.» (یوسف، آیه 46) در حقیقت دیده ها در خواب به عنوان خبری عظیم است که باید عناصر اصلی آن با تاویل و بازگردان به اصول آن معلوم و دانسته شود.
8. اضغاث الاحلام: قَالُواْ أَضْغَاثُ أَحْلاَمٍ وَمَا نَحْنُ بِتَأْوِیلِ الأَحْلاَمِ بِعَالِمِینَ؛ گفتند: «خوابهایى است پریشان و دسته دسته، و ما به تاویل و تعبیر خوابهاى آشفته دانا نیستیم.»(یوسف، آیه 44) به نظر می رسد که خواب ها دارای انواعی است که از جمله آن ها خوابهای اضغاث است. ضغث در لغت دسته ای مخلوط از گیاه سبز و خشک است. از همین رو، به سخن صادق و کاذب، راست و دروغ و نیز بیهوده ، ضغث می گویند. پس خواب های اضغاث می تواند شامل خواب ها و رویاهایی باشد که مخلوط از صدق و کذب باشد یا مخلوطی از امور باشد که نتوان از هم تفکیک کرد. به نظر می رسد معنای دوم درست باشد؛ زیرا رویا در هر حال صادق است و انسان چیزی را در رویا می بیند ولی ممکن است بیرون از نظم منطقی باشد که برای هر کسی قابل تفکیک و سپس تاویل و تعبیر نباشد.
از آن چه بیان شده می توان نتیجه گرفت:
1. خواب و رویا، دیدن حقایقی صادق در هنگام خواب است و ما چیزی به نام خواب دروغ و رویای کاذب نداریم؛
2. خواب ها به دو دسته: الف: الاحلام: دارای آثار ظاهری در بدن ؛ ب: الرویا و خواب دیدن بدون آثار ظاهری در بدن تقسیم می شود؛
3. خواب های احلامی را می توان تاویل و تعبیر کرد و ظاهر را به باطنی بازگرداند و از ظاهر عبور داد. پس نباید به ظاهر این دسته از خوابها بسنده کرد؛ چنان که حضرت یوسف(ع) خواب شاه مصر را تاویل و تعبیر کرد؛
4. خواب های رویایی را نیز می توان تاویل کرد و از ظاهر آن عبور کرد؛ چنان که حضرت یوسف(ع) تاویل کرد و سجده ستارگان و خورشید و ماه را به سجده برادران و پدر و مادر تاویل نمود؛(یوسف، آیات 4 و 100)
5. خواب های رویایی قابل تحقق خارجی و صدق یابی است؛(فتح، آیه 27)
6. خواب های رویایی را می توان تصدیق کرد و بر اساس ظاهر آن عمل کرد؛ چنان که حضرت ابراهیم (ع) بر اساس ظاهر آن عمل کرد؛ زیرا رویت است.(صافات، آیه 105)
7. خواب های پیامبران ، حقایقی است که خداوند در خواب به آنان نشان می دهد.(اسراء، آیه 60)